عرصه ورزش در کشور ما به دلایلی، مصلحت سنجی های کمتری دارد و می توانیم با نگاه به رفتاری که در این عرصه ارائه می دهیم به واقعیت اجتماعی خودمان پی ببریم.
این روزها که حال و هوای جهان المپیکی شده و ورزش به عنوان اولین خبری است که در اکثر خبرگزاری ها و رسانه ها قابلیت تیتر شدن دارد، بد نیست نگاهی به رفتار رسانه ای خودمان و به خصوص صداوسیما بیاندازیم.
من خودم بارها شاهد انتقادات ریز و درشت از رسانه ملی و میلی خواندن آن بودم که عمدتا معطوف به برخورد سلیقه ای و میلی این رسانه با اخبار بوده است.اما معمولا این انتقادات به رفتار رسانه ملی در زمینه پوشش اخبار سیاسی بر می گردد و پاسخ طرف مقابل هم مبنی بر مصلحت سنجی ها بوده است.
به عنوان نمونه رفتاری که اخبار رسمی ما در قبال حوادث سوریه دارد و گاهی حتی واقعیتی که خود سوری ها در رسانه شان بیان می کنند، در اخبار ما سانسور می شود.
اما به نظر می رسد این رفتار یک جانبه و جهت دهی آشکار و حتی با غرض که به حذف برخی اخبار و تکذیب برخی دیگر اقدام می کند، در پوشش اخبار ورزشی هم به کرات وجود دارد.کافی است ایران یک مدال بگیرد تا سیلی از اخبار روانه شوند و از صعود فلان پله ای سخن به میان آید.اما حذف ورزشکار و تیمی ایرانی و سقوط ایران در جدول مدال ها ،یا گفته نمی شود و یا به صورت گذرا از آن رد می شوند.
در حقیقت در عرصه ورزش است که پی می بریم ،رفتار غیر خبری و گاه قیم مابانه به جزیی از سیاست رسمی ما تبدیل شده و ربطی به مصلحت سنجی ها و توجیهات سیاسی ندارد.
رفتار دوم را در پوشش به اصطلاح خودشان ناداوری در مسابقات بوکس مشاهده کردیم که تا دو روز به این مساله می پرداختند و حواسشان نبود که با ترویج ناداوری ناداوری کردن و دست ندادن ورزشکار ما و در واقع عدم احترام به قانون و رای داوری که در آن مسابقه حرف آخر را می زد چه چیزی را به خاطر اهداف کوتاه مدت شان در ذهن جامعه حک می کنند.
جامعه یک روزه شکل نمی گیرد و اگر امروز در عرصه ورزش و سایر عرصه ها شاهد قانون شکنی و عدم تمکین به داور و ... هستیم، برخی ریشه هایش به این رفتار های شاذ رسانه ای مان بر می گردد.